Web Analytics Made Easy - Statcounter

تیم ملی والیبال ایران با قبول دو شکست مقابل تیم‌های لهستان و برزیل در مرحله نیمه‌نهایی رقابت‌های لیگ ملت‌های ۲۰۱۹ به کار خود در این دوره از پیکار‌ها خاتمه داد. شاگردان کولاکوویچ در جایگاه پنجم ایستادند.

به گزارش تابناک ورزشی، جبار قوچان‌نژاد مربی سرشناس والیبال ایران درمورد نتایج تیم ملی والیبال ایران در مرحله نهایی لیگ ملت‌های ۲۰۱۹ و شکست مقابل تیم‌های لهستان و برزیل اظهار داشت: از آنچه که می‌ترسیدیم سرمان آمد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از اول راه صرفا به دنبال کسب نتیجه بودیم، اما سایر تیم‌ها به فکر پیکار‌های انتخابی المپیک و مسابقات مهمتر بودند و به همین دلیل به بازیکنان جوان‌تر خود میدان دادند. فدراسیونی مانند فدراسیون روسیه به بازیکنان خود اعلام کرد که در رقابت‌های لیگ ملت‌ها فقط به دنبال بازی خوب باشند و نتیجه چندان برایشان اهمیتی نداشته باشد.

کولاکوویچ می‌خواست تاریخ‌سازی کند

ایگور کولاکوویچ می‌خواست بعد از فشار‌هایی که سال گذشته روی خود حس می‌کرد تاریخ‌سازی کند و از هر فرصتی برای بردن استفاده می‌کرد. متاسفانه در این مسیر از بازیکنان جوان استفاده نشد و به همین دلیل بازیکنان باتجربه دچار خستگی و مصدومیت شدند. فکر می‌کنم این اتفاقات کارمان را برای رقابت‌های انتخابی المپیک بسیار سخت کند.

کولاکوویچ مربی جسوری نیست

کارشناس والیبال ایران با بیان اینکه قصد تخریب ملی‌پوشان و عملکرد تیم ملی را ندارم، عنوان کرد: به نظر من بازیکنان از جان و دل تلاش کردند و نباید عملکرد تیم ملی را زیر سوال برد، اما متاسفانه دقیقاً زمانی که باید نتیجه می‌گرفتیم این اتفاق نیفتاد. به نظر من کولاکوویچ مربی جسوری نیست؛ او در تعویض‌ها، درخواست وقت استراحت و سایر موارد که مربوط به مربی می‌شود زرنگ نیست و نمی‌تواند جریان بازی را به سود تیم خود تغییر دهد.

اسیر اسم‌ها نشدیم

برزیل یکی از قدرت‌های والیبال دنیا است و سابقه زیادی در تورنمنت‌های مختلف دارد. بازی ما با برزیل همیشه جزو بهترین‌ها بوده و به نوعی می‌توان گفت: بازی ما به برزیل می‌خورد. ملی‌پوشان ایران در بازی مقابل برزیل اسیر اسم‌ها نمی‌شوند. ملی‌پوشان بسیار زحمت کشیدند، اما متاسفانه سایرین نتوانستند کمک کنند تا این بازی به سود ایران تمام شود.

فراتر از داوری هم دنبال نتیجه بودند

وی در خصوص نقش فدراسیون در برنامه‌ریزی برای تیم ملی و نتایجی که کسب شد، گفت: داوری از دوستان من است و با توجه به اینکه قرار بود زمانی من به عنوان دبیر فدراسیون فعالیت کنم، اما این موضوع محقق نشد اگر حالا حرفی بزنم ممکن است متهم و مغرض شناخته شوم، اما چیزی که مسلم است اینکه کشور ما کشوری نتیجه گراست. فکر می‌کنم فراتر از داوری هم دنبال نتیجه بودند.

ایگور تیم ملی را فدای خواسته‌های شخصی‌اش کرد

احساس کردیم بهترین شرایط برای کسب بهترین نتیجه فراهم است، اما این اتفاق نیفتاد. کولاکوویچ فقط به خودش فکر کرد و اگر کمی درایت داشت می‌توانست به نیمه‌نهایی صعود کند. به عقیده من کولاکوویچ تیم ملی را فدای خواسته‌های شخصی خود کرد.

بدون شک تمام مربیان در مسابقات مختلف به دنبال کسب برد هستند، اما باید شرایط را هم به خوبی بررسی کرد. مگر کولاکوویچ نمی‌گفت: تخصص خاصی در تغییر نسل دارد و این کار را در صربستان انجام داده است؟ چرا حالا این اتفاق در تیم ملی ایران نیفتاد؟ شاید او می‌خواهد تغییر نسل را در مسابقات انتخابی المپیک انجام دهد. تیم‌هایی همچون لهستان و روسیه به خوبی از فضای لیگ ملت‌ها استفاده کردند و تیم‌شان را تغییر دادند. باید تاکید کنم که ملی‌پوشان ایران خیلی زحمت کشیدند و از جان و دل مایه گذاشتند تا این نتایج رقم بخورد. هیچ انتقادی به بازیکنان نیست، اما به نظر من کادرفنی می‌توانست بیشتر به ملی‌پوشان در این مسیر کمک کند.

منبع: تابناک

کلیدواژه: قوچان نژاد تیم ملی والیبال کولاکوویچ تابناک ورزشی عادل آذر واقعه مسجد گوهرشاد لیگ ملت های والیبال پاتوسی محاکمه نجفی محمد علی نجفی میترا استاد خراسان شمالی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۳۹۵۰۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران؛ صدیقه سامی نژاد که بود؟ (+عکس)

دهم اردیبهشت‌ماه سالروز درگذشت بازیگری است که نه تنها به عنوان نخستین هنرپیشه زن ایرانی شناخته می‌شود بلکه از منظری دیگر او را اولین قربانی در ناتوانیِ بومی کردنِ تفکر مدرن در سینمای ایران می‌دانند. صدیقه‌ (روح‌انگیز) سامی‌نژاد بازیگر فیلم «دختر لر» پس از نقش‌آفرینی در نخستین فیلم خود آنقدر سختی دید که هرگز حاضر به تکرار این تجربه نشد.

به گزارش روزیاتو، نام روح‌انگیز سامی‌نژاد که متولد سال ۱۲۹۵ در کرمان بود، با بازی در نقش «گلنار» در فیلم «دختر لُر» برای همیشه در تاریخ سینمای ایران باقی مانده است. «دختر لر» نخستین اثر ناطق سینمای ایران است و در سال ۱۳۱۲ توسط خان‌بهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا ساخته شد.

با پخش «دختر لر» در سینماها که با استقبال فراوانی هم روبرو شد، سامی‌نژاد به شهرت رسید اما بعد سرنوشت بسیار تلخی پیدا کرد.  

فریدون جیرانی سال ۱۳۸۹ در دورانی که پخش یک مصاحبه با فریماه فرجامی بعد از سال‌ها بی‌خبری و با تصاویری تکان‌دهنده از این ستاره سال‌های دور سینما واکنش‌های تندی را به دنبال داشت، در مطلبی بیان کرد:‌

زندگی بازیگران در سینمای ایران تلخ است و این فقط مربوط به سال‌های پس از انقلاب نیست. از ابتدای ورود سینما به ایران این سرگذشت تلخ تکرار شده است. ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۷۶ یک روز صبح به دفتر مجله سینما زنگ زدند و گفتند روح‌انگیز سامی‌نژاد مُرده است. من تا آن روز فکر می‌کردم روح‌انگیز سامی‌نژاد باید سال‌ها پیش مرده باشد. به خانه خواهرش عالیه زند تبریزی زنگ زدم و دیدم خبر درست است. رفتم خانه عالیه زند تبریزی و فهمیدم سامی‌نژاد بعدازظهر چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۷۶ در سن ۸۶ سالگی در تنهایی مرده و روز پنج‌شنبه ۱۱ اردیبهشت در قطعه ۳۴ ردیف ۴۴ شماره ۴۶ در جایی گمنامی خاک شده است. رختخواب سامی‌نژاد وسط خانه بود. تنها میراث این اولین بازیگر سینما یک کیسه نایلونی بود و داخل آن یک بسته سیگار، یک شناسنامه و بروشور تانشده «دختر لر».

این کارگردان سینما همچنین گفته بود:

من قبل از دیدن این میراث، تصویر سامی‌نژاد را در فیلم تهامی‌نژاد دیده بودم که گریه می‌کرد و دیگر هیچ. «ایران قادری» که یک روز سرشناس‌ترین بازیگر تماشاخانه تهران بود، چه شد؟ چگونه مُرد؟ چه کسی خبر داشت؟ و خیلی‌های دیگر. ریشه سرگذشت تلخ بازیگران در سینمای ایران را باید در جامعه‌ای جستجو کرد که نتوانسته است تفکر مدرن را بومی کند و در خود حل نماید. متاسفانه اولین قربانیان این ناتوانی بازیگران زن سینما بودند.

عباس بهارلو – مورخ و پژوهشگر سینما – در سال ۱۳۸۱ مطلبی درباره این بازیگر نوشته بود که در بخش‌هایی از آن آمده است:

وقتی‌ در سال‌ ۱۳۱۲ فیلمِ‌ «دختر لر» ساخته مشترک‌ خان‌بهادر اردشیر ایرانی‌ و عبدالحسین ‌سپنتا، که‌ صدیقه‌ سامی‌نژاد در آن‌ نقش‌ «گلنار» را بازی‌ می‌کرد، در تهران‌ نمایش‌ داده‌ شد، در میان‌ مردمی‌ که‌ برای‌ بار نخست‌ سیمای‌ یک‌ زن‌ ایرانی‌ را بر پرده سینما دیده‌ بودند واکنش‌های‌ ناگواری برانگیخت، که‌ به‌درستی‌ روشن‌ نیست‌ ــ و احتمالاً هیچ‌گاه‌ نیز معلوم‌ نخواهد شد ــ که‌ آیا خانم‌ صدیقه‌ سامی‌نژاد تصوری‌ از آن‌ واکنش‌ها در ذهن‌ داشته‌ است‌ یا خیر، و آیا اگر می‌داشت‌ حاضر به‌ ایفای نقش در آن‌ فیلم‌ می‌شد؟

گفته می‌شود که در آن مقطع آوانس‌ اوگانیانس‌ نیز کوشش‌هایی را در زمینه ساخت فیلم انجام می‌داد و در این‌باره بهارلو ادامه داده است:

به‌موازات‌ فعالیت‌های‌ سخت‌کوشانه اوگانیانس در ایران، عبدالحسین‌ سپنتا و خان‌بهادر اردشیر ایرانی‌ نیز برای‌ ساختن‌ نخستین‌ فیلم‌ مشترک‌ در هندوستان‌ در جست‌وجوی‌ بازیگر زنی‌ بودند که زبان‌ فارسی‌ بداند و نقش‌ «گلنار» را در فیلم‌ «دختر لر» بازی‌ کند. تا قبل‌ از دوره پهلوی‌ِ اول‌ بازی‌ زنانِ ‌مسلمان‌ در نمایش‌ها و تعزیه‌ها ممنوع‌ بود و بازیگران‌ زنی‌ که‌ در این‌ سال‌ها در فیلم‌های‌ اوگانیانس‌ و مرادی‌ ایفای‌ نقش‌ می‌کردند مانند مادام‌ سیرانوش، لیدا ماطاوسیان، ژاسمین‌ ژوزف، زما اوگانیانس‌ و آسیا قسطانیان‌ (کوستانیان) از بانوان‌ ارمنی‌ بودند که‌ اکثر آن‌ها از صحنه تئاتر به ‌سینما آمده‌ بودند، به‌همین‌ دلیل‌ موانع‌ کم‌تری‌ بر سرِ راه‌ خود داشتند.

سپنتا موفق‌ شد صدیقه‌ (روح‌انگیز) سامی‌نژاد، همسر یکی‌ از کارکنان‌ کمپانی‌ امپریال فیلم‌ بمبئی، را که‌ از سیزده‌ سالگی‌ از کرمان‌ به هندوستان‌ رفته‌ بود مجاب‌ کند و با این‌ توضیح‌ که نام‌ او به‌عنوان‌ نخستین‌ بازیگر زن‌ در تاریخ ‌سینمای‌ ایران‌ ثبت‌ خواهد شد ــ که‌ شد ــ موافقت‌ او و شوهرش، دماوندی، را برای‌ بازی‌ در فیلمش‌ جلب‌ کند. بدین‌ ترتیب‌ گروه‌ هندی‌ ـ ایرانی‌ عبدالحسین‌ سپنتا و اردشیر ایرانی‌ کار خود را در هندوستان‌ آغاز کرد.

«دختر لر» نخستین‌ بار در سی‌ام‌ آبان‌ ۱۳۱۲ در دو سینمای‌ مایاک‌ (دیده‌بان) و سپه‌ بر پرده‌ آمد، و نمایش‌ آن، سال‌ بعد از دوم‌ مردادماه‌ ۱۳۱۳ در سینما مایاک‌ تکرار شد، و پس‌ از یک‌ ماه‌ از چهارم ‌آذر نمایش‌ آن‌ در سینما سپه‌ به‌ مدت‌ پنجاه‌ روز ادامه‌ یافت. سپس‌ با یک‌ دو هفته‌ وقفه‌ در همین‌سینما از نو بر پرده‌ رفت. استقبال‌ از فیلم‌ بسیار پُرشور بود و حتی‌ «مادر بزرگ‌های‌ خیلی‌ پیر» هم‌ رفتند تا سرگذشت‌ «دختر لر» را به‌چشم‌ ببینند.

 ایفای‌ نقش‌ گلنار در «دختر لر» موجب‌ شد که‌ صدیقه‌ سامی‌نژاد چنان انگشت‌نما و زبانزد خاص‌ و عام‌ شود که هم با دشنام روبرو شد و هم با تشویق برخی مردم در شهرهای مختلف.

سامی‌نژاد در سال‌ ۱۳۴۹ یعنی ۳۷ سال‌ پس‌ از نمایش‌ «دختر لر»، در مستندی از محمد تهامی‌نژاد با نام‌ «سینمای‌ ایران‌ از مشروطیت‌ تا سپنتا» حضور یافت‌ و به‌ روایت‌ زندگی‌ دشوار و پر از رنج خود پرداخت.

از تهامی‌نژاد نقل‌ شده است‌:

اغلب‌ به‌طور کنترل‌نشده‌ای‌ می‌خندید و در حالی‌که‌ اشک‌ در چشمانش‌ حلقه‌ زده‌ بود به‌ من‌ گفت‌ که‌ هنگام‌ اقامت‌ در هند ایرانی‌های‌ متعصب‌ او را مورد ضرب‌وشتم‌ قرارمی‌دادند و حتی‌ بطری‌ به‌طرفش‌ پرتاب ‌می‌کردند. به‌طوری‌که‌ همواره‌ مجبور بود همراه ‌با محافظ‌ از استودیو امپریال‌ فیلم‌ خارج‌ شود.

درباره این چهره مستند دیگری با نام «روح‌انگیز سامی‌نژاد» به کارگردانی مجید فدایی نیز ساخته شده که در ارتباط با زندگی نخستین بازیگر زن سینمای ایران و ایفاگر نقش «دختر لر» است.

سامی‌نژاد در حالی در ۸۰ سالگی از دنیا رفت که خاطرات زیادی از دورانی که «دختر لر» ساخته شد و حواشی پیرامون آن بازگو نشد. فریدون جیرانی که مطالعات زیادی درباره تاریخ سینما دارد، با بیان اینکه چنین اتفاقی فقط مختص نخستین بازیگران سینما نبوده، در مصاحبه‌ای با ایسنا گفته بود:‌

بسیاری از بازیگران سینما، حرف و تاریخ سینما را با خود به زیر خاک بردند. من بارها به آن‌ها گفته بودم که اجازه بدهید این اطلاعات به نسل‌های دیگر انتقال داده شود، اما بسیاری از آن‌ها به این موضوع توجه نکردند.

قدیمی‌های معروف، بریده‌اند و سعی می‌کنند که صحبت نکنند، چون معتقدند سال‌ها به آن‌ها بی‌لطفی شده است و دل پرگلایه‌ای دارند. مثل ناصر ملک مطیعی که من یک بار از او دعوت کردم تا به خانه سینما بیاید و درباره «چهارراه حوادث» (فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان) صحبت کند و هرچه اصرار کردم موافقت نکرد. فردین هم دق کرد، در حالی که می‌توانست بازی کند. در یکی از برنامه‌های تلویزیونی هفت، بعد از سال‌ها آقای افخمی گفت که اگر به تاریخ سینما مراجعه کنید می‌بینید که بعد از فیلم «گنج قارون» تعداد سینماهای تهران افزایش پیدا کرده است بنابراین نمی‌توان نقش فردین را در تاریخ سینمای ایران انکار کرد اما سال‌ها تلاش شد که این نقش را انکار و حذف کنیم اما نتوانستیم. برای همین بعد از فوت او تشییع جنازه باشکوهی شکل گرفت. او می‌توانست بازی کند، چرا بازی نکرد؟ اگر بازی می‌کرد چه اتفاقی می‌افتاد؟ در سینمای سی سال اخیر که علی بی‌غمی وجود نداشت، می‌توانست نقش یک پدر را بازی بکند.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران؛ صدیقه سامی نژاد که بود؟ (+عکس)
  • احتمالی: ترکیب اصلی تیم ملی والیبال در لیگ ملت‌ها
  • پرسپولیس بعد از 9 سال 4 تایی شد
  • سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران
  • تراکتور به دنبال پایان ناکامی برابر استقلال
  • اولین هنرپیشه زن سینما و یک سرگذشت تلخ پرتکرار
  • رسمی: قهرمان بهترین لیگ والیبال دنیا مشخص شد
  • نشست خبری سرمربی برزیلی تیم ملی والیبال ایران
  • حماسه‌سازی رزمندگان باعث ناکامی دشمن در جنگ تحمیلی شد
  • انتقاد شدیدالحن از حکم اعدام توماج | کسانی عمدا حیثیت نظام را بر باد می‌دهند؟